نويسنده: بهاء الدين خرمشاهي





 

25) فرهنگ آفريني قرآن:

قرآن مجيد سرمنشأ اغلب علوم و هنرهاي اسلامي است. 1) قرآن، سندي تاريخي است و تا آنجا که به حوادث تاريخي اشاره دارد، از جمله به حوادثي از زندگاني و روزگار پيامبر (صلي الله عليه و آله و سلم) و غزواتي چون بدر و احد و حنين، با اشاراتي به « فرهنگ » جاهليت دارد، در حکم تاريخي مستند است. همچنين بسياري محققان بر مبناي نگرش تاريخي قرآن، فلسفه هاي تاريخ گوناگون استنباط کرده اند. 2 ) فقه و اصول فقه مذاهب مختلف اسلامي، چنانکه در بخش فقه يا احکام قرآن ياد کرديم، مستقيماً ريشه در قرآن دارد، و تا امروز هم محاکم شرعي يا نهادهاي ديني و مجالس قانون گذاري در کشورهاي اسلامي، يا مجتهدان و مفتيان تعارض نداشتن قوانين و احکام و فتاواي جديد را با قرآن کريم رعايت مي کنند. 3 ) حديث يا سنت منبع مستقلي از قرآن است. اما با آن مناسبات و پيوند و همخواني بسيار دارد. چنان که گاه قرآن سنت را نسخ مي کند يا تخصيص مي دهد، و گاه سنت، قرآن را، که در کتب مربوط به ناسخ و منسوخ، به تفصيل با مثالهاي بسيار بيان شده است. 4 ) عرفان يا تصوف اسلامي که اساس آن بر حب الهي يا عشق متقابل انسان به خدا و خدا به انسان است ( مائده، 54 )، همچنين زهد و پارسايي و اصالت ندادن به دنيا و مراقبه و محاسبه ي نفس، همه در قرآن ريشه دارد. عرفان قرون اوليه که بر مدار زهد و پارسايي مي گشت، يکسره قرآني بود. مکتب هاي عرفاني، حکمي و فلسفي متأخر از جمله مکتب ابن عربي نيز اساسش بر تأويل جسورانه اي از آيات و قصص قرآن استوار است. چنانکه مهمترين متن عرفان نظري در عالم اسلام که فصوص الحکم ابن عربي ( م 638 ق ) است، داراي 27 فص است که با گرده برداري از قرآن و بر مبناي قصص قرآني و شخصيت هاي انبيا و به نام آنها طراحي و تدوين شده است. ابوالعلاء عفيفي در مقدمه ي تصحيح خود از فصوص، اين نکته را روشن ساخته است ( مقدمه، ص 12، و صفحات ديگر ). همچنين بحث عرفا از اسماء و صفات الهي عمدتاً قرآني است. 5 ) قرآن با آيات عديده ي اخلاقي و توصيه هاي بسيار به فضايل و نهي و تخطئه از رذايل اخلاقي، در حدي به اخلاق و حکمت عملي توجه دارد که مي توان آن را يک رساله ي اخلاقي متعالي در نظر گرفت، و در اغلب مکاتب و کتب اخلاقي، نفوذ آيات و احکام اخلاقي قرآن مشهود است ( براي تفصيل در اين باره ـــــ « تعاليم اخلاقي در قرآن » نوشته ي بشيردار، در کتاب تاريخ فلسفه در اسلام، تدوين م.م. شريف، 224/1-241 ). 6 ) قرآن اساس دستور زبان عربي را نهاده است. بايد دانست که نه قرآن تابع نحو و دستور زبان عربي است، بلکه نحو و دستور زبان عربي تابع قرآن است که في المثل « سبيل » يا « رحمت » را هم به صورت مؤنث و با ضمائر مؤنث، تلقي کرده است، هم به صورت مذکر. از الکتاب سيبويه ( قرن دوم هجري ) تا مغني اللبيب ابن هشام ( م 761 ق )، تا معجم هاي نحو که امروز در جهان عرب تدوين مي گردد ( از جمله ـــــ معجم النحو، تدوين عبدالغني الدقر ) اساس همه يا اکثريت قاطع مثالها و شواهد قرآني است. در مورد علوم بلاغي از جمله معاني، بيان و بديع نيز امهات متون بر اساس تعبيرات و زبان و بيان و شواهد و مثال هاي قرآني، شکل گرفته است. چنان که دلايل الاعجاز ( در علم معاني ) و اسرار البلاغه ( در علم بيان ) هر دو اثر عبدالقاهر جرجاني ( م 471 ق ) اوج آنهاست. نفوذ قرآن در ادبيات عربي، فارسي، ترکي، اردو و ساير زبان هاي جهان اسلام بسيار عظيم است. اغلب فرهنگ هاي عربي از لسان العرب تا المعجم الوسيط، شواهد و مستندات خود را از قرآن نقل مي کنند. زبان شناسان عرب به حق برآنند که « اگر قرآن نبود زبان عربي نابود مي شد » ( ـــــ مباحثي در فقه اللغة و زبان شناسي عربي، نوشته ي رمضان عبدالتواب، ترجمه ي حميدرضا شيخي، فصل دوم، ص 125 به بعد ). استاد مطهري مي نويسد: « زبان عربي فقط زبان يک کتاب است به نام قرآن. قرآن، تنها نگهدارنده ي و حافظ و عامل حيات و بقاي اين زبان است. تمام آثاري که بعد به اين زبان به وجود آمده، در پرتو قرآن و به خاطر قرآن بوده است... » ( خدمات متقابل اسلام و ايران، ص 91 ). 7 ) علم کلام اسلامي، چه علم کلام مذهب رسمي اهل سنت يعني کلام اشعري، و چه علم کلام اقليت آنان که امروزه کمابيش مهجور است، يعني کلام معتزلي يا اعتزالي ريشه در قرآن دارد؛ همچنين مذاهب ديگر از جمله مرجئه و حتي خوارج. علم کلام مذاهب شيعه و مخصوصاً اسماعيليه و شيعه ي اماميه ي اثنا عشريه نيز کاملاً قرآني است. و از اصول دين، و اصول مذهب ( عدل و امامت ) دوگونه بحث مي کنند، عقلي و نقلي. و در بحث هاي نقلي، اتکاي اصلي به آيات قرآني است. 8 ) فلسفه اسلامي نيز که تا حدودي بر معتقدات و کلام، استوار است جز در بحث هاي خيلي فني و اسکولاستيک، غالباً به قرآن نظر دارد. و حتي در بحث اصالت وجود يا ماهيت نيز به آياتي از قرآن مجيد استناد مي کنند. ( رعد، 17؛ نيز ـــــ تفسير الميزان، ذيل همين آيه ). يا برهان هاي اثبات وجود خداوند را با آيات قرآني تطبيق مي دهند ( از جمله برهان وجودي يا صديقين را با آيه 53 سوره ي فصلت ). و فلسفه ي اعصار متأخر از جمله فلسفه ي مزجي و متعالي مکتب ملاصدرا که آميزه اي از فلسفه، کلام و عرفان است و مهمترين تز آن، حرکت جوهري است، مبنا و مستند قرآني دارد ( براي تفصيل بيشتر ـــــ « تعاليم فلسفي قرآن » در کتاب تاريخ فلسفه در اسلام، تدوين م.م.شريف، 195/1-221 ). 9 ) هنرهاي اسلامي مخصوصاً ادبيات، معماري، خوشنويسي، و بخشي از موسيقي که مربوط به ترتيل و تغني و همخواني قرآن مجيد و نيز قوالي در مجالس سماع صوفيانه و اعياد مذهبي، همچنين کتابت و کتابسازي و کتاب آرايي با هنرهايي چون تذهيب و تشعير و تجليد و کتيبه نويسي که جزو هنر معماري است و آرايش درون و بيرون مساجد و مقبره ها و نهادهاي خيريه از جمله تکيه ها و حسينيه ها، و حتي آب انبارها، غالباً و به مناسبت از آيات قرآني استفاده مي شود، و در همه ي اين هنرها و فنون جنبي ديگر، نفوذ قرآن بي حد و حساب و وصف ناپذير است. ( نيز ـــــ خوشنويسي در فرهنگ اسلامي، تأليف آنه ماري شيمل، ترجمه ي اسدالله آزاد ). 10 ) علوم قرآني و قرآن پژوهي، چنانکه در بخش مربوط به آن خواهد آمد و در سراسر اين مقاله هم ملاحظه مي گردد، در اطراف قرآن مجيد و براي فهم و تفسير آن و استفاده از قرآن شناسي در ساير علوم شرعي پديد آمده است. 11 ) از همه وسيعتر و عظيم تر، نفوذ قرآن در فرهنگ عامه و زندگي روزمره ي مسلمانان است. زير گوش نوزاد مسلمان اذان مي گويند و آياتي از قرآن مي خوانند. نام نوزاد را يا با تفأل و استخاره از قرآن انتخاب مي کنند يا نام هايي را مي نويسند و براي تبرک در ميان صفحات قرآن قرار مي دهند و قرعه وار يکي را بر مي گيرند. همچنين نام فرزندان و روز و ساعت تولدشان را در صفحه اول يا آخر قرآن خانوادگي مي نويسند. استخاره، يعني مشورت با قرآن و راهنمايي خواسته از جنبه ي قدسي و غيبي قرآن، سابقه اي به طول تاريخ قرآن دارد. و در بعضي کتب که مخصوص نوادر و نکته ها و ظرايف است، از استخاره هاي تاريخي سخن مي گويند ( نيزـــــ مقاله ي « استخاره » در همين کتاب ). در اغلب مراسم ديني و اجتماعي و اعياد و در ايران بعد از انقلاب اسلامي در آغاز هر جلسه ي رسمي، اعم از علمي يا اداري يا سياسي، آياتي چند از قرآن مجيد تلاوت مي شود. قرآن همچنين در عبادت روزانه، نقش اساسي دارد زيرا به فرموده ي رسول اکرم (صلي الله عليه و آله و سلم) « لا صلوة الا بفاتحة الکتاب » ( نماز جز با خواندن با فاتحة الکتاب درست نيست ). و اهل سنت 17 بار و شيعه، بسته به تفاوت مشرب ها حداقل 10 بار، سوره ي حمد را در نمازهاي شبانروزي خود مي خوانند. همچنين پس از قرائت سوره ي حمد به انتخاب خود، يک « سوره » يا مجموعه آياتي از يک سوره ي قرآن را که اصطلاحاً به آن رکوع گفته مي شود، مي خوانند. تلاوت قرآن از عبادات مستحب مؤکد است و اغلب مسلمانان هر روزه بخشي از قرآن و در ماه رمضان يک دور قرآن را مي خوانند. جز قاريان و مقريان و اهل تجويد و تلاوت و ترتيل و تغني و خوشخوانان، که قرآن کريم مدار و موضوع اصلي علم و هنر آنان است و رموز و فنون درست خواني را سينه به سينه و با سنت شفاهي و استاد - شاگردي از عهد رسول الله (صلي الله عليه و آله و سلم) تاکنون ادامه داده اند، در عرف عادي و نظام آموزشي قديم و جديد ايران و همه ي کشورهاي اسلامي، تعليم خواندن و درست خواندن و گاه حفظ قرآن، جزو اصلي ترين مواد درسي و آموزشي بوده و هنوز هم با شور و شوق بسيار ادامه دارد. براي اين کار، غالباً از جزء آخر ( سي ام ) قرآن مجيد يعني جزء عم [ = عم يتسائلون، آغاز سوره ي نبأ ] استفاده مي شود و به چنين جزوه اي، « عمِّ جزو » ( که بعضي به اشتباه عمه جزو مي نويسند ) گفته مي شود.
امروزه با گسترش امکانات صوتي و فني و نيز جهانگير شدن رسانه هاي گروهي، در تلاوت و ترتيل قرآن کريم، تحولي بزرگ پديد آمده است. خوشخواني قاريان هنرمند را به صورت نوار کاست، ضبط مي کنند. غالباً هر جزء قرآن را در يک نوار و مجموعاً کل قرآن را در 30 نوار يکساعته مي خوانند و نوارهاي کاست را به صورت يک مجموعه ي جمع و جور که به آساني قابل حمل و نقل است در مي آورند که « المصحف المرتَّل » ( = ترتيل قرآن، يا مصحف به ترتيل خوانده ) نام دارد. نيز از طريق رسانه ي راديو و تلويزيون، ترتيل و تلاوت قرآن مجيد را پخش مي کنند. بسياري از کشورهاي اسلامي، از جمله ايران، ايستگاه خاصي به نام « راديو قرآن » دارند که در تمام يا بعضي از ساعات شبانه روز، تلاوت و ترتيل قرآن را منتشر مي سازند. يا از طريق تلويزيون، مجلس خوشخواني قاريان و مقريان هنرمند را که گاه همراه با همخواني است، همچنين مسابقات کشوري و بين المللي قرائت قرآن را نشان مي دهند.
جنبه ي قدسي و حرمت والاي قرآن باعث شده است که از آن براي حفظ و تعويذ استفاده کنند. از آيات قرآن، مخصوصاً آية الکرسي ( بقره، 255 ) و آيه ي و ان يکاد ( آخرين دو آيه ي سوره ي قلم ) حرز و تعويذ به صورت حمايت و گردن آويز و بازوبند مي سازند. بعضي از مسلمان ها همواره قرآن کوچکي به همراه دارند. رسم کتابت قرآن ( گاه تمامي قرآن ) بر پيراهن هاي مخصوص براي حفظ در جنگها و مخاطرات، امروزه کمتر و در گذشته، بيشتر معمول بوده است. گاه سوره ي « يس » را بر پارچه اي حلقوي شکل مي نويسند که به آن، « حلقه ي ياسين » مي گويند و اطفال را براي تبرک و حفظ از ميان حلقه آن رد مي کنند. گاه آيات قرآن به محلول آب و زعفران نوشته مي شود و براي شفاي امراض، مخصوصاً امراض روحي، به بيماران نوشانده مي شود. قرائت سوره ي حمد براي بيمار، رسم کهني بوده است ( حافظ گويد: فاتحه اي چو آمدي بر سر خسته اي[ =بيماري ] بخوان ). امروزه رسم قرائت فاتحه براي مرده و براي شادي روح او، و ترتيب مجالس ذکر و قرائت قرآن ( مجالس فاتحه ) براي بزرگداشت و طلب آمرزش روح درگذشتگان در سراسر جهان اسلام در شب وفات و روزهاي سوم يا پنجم، هفتم، چهلم و سال - بسته به اختلاف آداب و رسوم هر منطقه - برقرار است. همچنين بعضي از مردم وصيت مي کنند که از ثلث ميراث آنان، يک يا چند دوره قرائت [ = ختم ] قرآن براي آنان به شيوه ي استيجاري و با پرداخت اجرت يا حق الزحمه از کسي يا کساني خواسته شود.
درباره ي رعايت حرمت و احترام والا و عظيم قرآن، سخن بسيار است. بعضي پارسايان به احترام قرآن، در اتاقي که در آن مصحف مي باشد، نمي خوابند. همچنين در آداب قرائت و تلاوت قرآن، صحبت کردن در اثناي تلاوت يا اظهار کسالت - از جمله خميازه کشيدن - درست همچون هنگام نماز ممنوع شده است. اغلب فقهاي اسلامي برمبناي آيه ي لاَ يَمَسُّهُ إِلاَّ الْمُطَهَّرُونَ‌ ( واقعه، 79 ) حکم به لزوم طهارت شرعي ( وضو داشتن ) براي خواندن قرآن يا دست زدن به آيات مقدس آن داده اند. نووي، که از حديث شناسان و قرآن پژوهان نامدار است، بر آن است که مستحب است هنگامي که قرآن را به نزد کسي مي آورند، به احترام آن از جاي برخيزد ( مناهل العرفان، 404/1 ). به نظر مي رسد که در ميان کتب مقدس، هيچ کتابي همانند و هم چند قرآن در تمدن و فرهنگ و زندگي روزمره ي پيروانش نفوذ نداشته باشد.

26 ) علوم قرآني:

علوم قرآني اصطلاحي است نسبتاً جديد ولي مصداق آن کهن و تاريخ آن به قدمت تاريخ قرآن است. و مراد از آن علومي است که پيرامون و بر محور قرآن شکل گرفته و رشد کرده و هدف آن شناخت همه ي شئون مربوط به قرآن اعم از تاريخ و تفسير و صورت و محتوا و نهايتاً استفاده ي بهتر از قرآن در حوزه ي علوم شرعي و معارف ديني است. اين علوم عبارتند از 1 ) تاريخ قرآن ( ـــــ مقاله ي « تاريخ قرآن » در همين کتاب. گفتني است که مقاله ي حاضر يعني قرآن و قرآن پژوهي دربردارنده ي يک دوره ي موجز از تاريخ قرآن است ). 2 ) علم تفسير. 3 ) علم قرائت و تجويد و ترتيل. 4 ) علم رسم عثماني، يعني شناخت چگونگي رسم الخط و املاي قديمي و ثابت قرآن مجيد. 5 ) علم اعجاز قرآن. 6 ) علم اسباب نزول. 7 ) علم ناسخ و منسوخ. 8 ) علم محکم و متشابه. 9 ) علم شناخت مکي و مدني. 10 ) علم اعراب. 11 ) علم غريب القرآن و مفردات قرآن و وجوه و نظاير ( واژگان شناسي قرآن ). 12 ) علم قصص. 13 ) فقه قرآن يا احکام القرآن. شايد فن ترجمه قرآن را بتوان ملحق به علم تفسير شمرد. سابقه ي علوم قرآني بسيار کهن است، و بعضي از علوم قرآني که عمدتاً نقلي و متکي بر حديث است مانند ناسخ و منسوخ و اسباب النزول، قدمتش به اندازه ي قدمت علم حديث و احاديث مروي از معصومين (عليهم السّلام) است. اما علم رسم عثماني، همزمان با تدوين و جمع عثماني و تهيه ي نسخ نهايي و رسمي قرآن ( معروف به مصحف امام و مصحف عثماني ) پيدا شده است. و بسياري از فقهاي مذاهب اسلام، تغيير و تبديل آن را شرعاً جايز ندانسته اند. و قرآن رسمي جهان اسلام که در عصر جديد با اتکا به اساسي ترين منابع قديم تهيه و چاپ شده است بر مبناي همين رسم يا رسم الخط عثماني است. اين رسم الخط، طبعاً تفاوت هايي با رسم الخط امروز عربي و فارسي دارد و براي فارسي زبانان حتي تحصيلکرده ها « دشوارخوان » است زيرا در آن بسياري الفها به کتابت درنمي آيند از جمله آنکه به جاي سلطان، سلطن، و به جاي يانوح، ينوح ( با الفي کوتاه بالاي طا يا نون ) نوشته مي شود. ولي حق با کساني است که طرفدار تثبيت و استانداردشماري رسم عثماني هستند زيرا اصلاحات املايي و رسم الخط بر وفق مشرب ها و مکتب هاي زباني و زبان شناختي يا سليقه اي پايان ندارد، و اصولاً هر کاري کنيم و هر تدبيري بينديشيم، قرآن خواني درست نياز به آموزش خاص خود دارد، و صرف داشتن سواد و تحصيلات و فرهنگ براي درست خواني قرآن کفايت نمي کند. سابقه ي علم قرائت و شناخت اختلاف قراآت نيز به صدر اول و عصر رسول الله (صلي الله عليه و آله و سلم) و صحابه برمي گردد. ولي بعض علوم قرآني مانند علم اعجاز قرآن، يا اعراب قرآن متأخرتر است. زرقاني مي نويسد: 1 ) نخستين اثري که در علوم قرآني تدوين شده است البرهان في علوم القرآن اثر علي بن ابراهيم بن سعيد مشهور به حوفي ( م 330 ق ) است که در 30 مجلد بوده و نسخه ي خطي 15 جلد آن در دارالکتب المصريه محفوظ است. ساير آثاري که در علوم قرآني و مشتمل بر همه يا غلب علوم و فنون نامبرده تدوين شده است عبارتند از: 2و 3 ) فنون الافنان في علوم القرآن و نيز کتاب المجتبي في علوم تتعلق بالقرآن؛ هر دو، اثر ابن جوزي ( م 597 ق ) و هر دو محفوظ در دارالکتب المصريه در قاهره. 4 ) جمال القراء، اثر علم الدين سخاوي ( م 641 ق ). 5 ) المرشد الوجيز، اثر ابوشامه ( م 665 ق ) ( اين اثر به طبع رسيده است ). 6 ) البرهان في علوم القرآن، اثر بدرالدين زرکشي ( م 794 ق ). اين اثر عظيم و خوش تدوين چهار جلدي که به تصحيح محمد ابوالفضل ابراهيم به طبع رسيده است اساس و منبع اصلي اتقان است. 7 ) مواقع العلوم من مواقع النجوم، اثر جلال الدين بلقيني ( م 824 ق ). 8 ) الاتقان في علوم القرآن، اثر محدث و قرآن پژوه مصري، ايراني تبار، جلال الدين سيوطي ( م 911 ق ). اين اثر مهمترين اثر در علوم قرآني شمرده مي شود و از آن، سه ترجمه به فارسي موجود است. يکي ترجمه ي قديمي ( که نسخه ي خطي اش در کتابخانه ي مرکزي دانشگاه تهران محفوظ است ) دوم به قلم آقاي محمد جعفر اسلامي تحت عنوان دايرة المعارف قرآن، و سومي به قلم حجة الاسلام سيدمهدي حائري قزويني ( درباره ي اين ترجمه و اين کتاب ـــــ مقاله ي « ترجمه ي اتقان » نوشته ي بهاءالدين خرمشاهي در کتاب سير بي سلوک، و کتاب حاضر ). متن عربي هم بارها به طبع رسيده است. بهترين طبع آن، تصحيح محمد ابوالفضل ابراهيم، در چهار مجلد، است. در عصر جديد در جهان اسلام چند اثر قابل توجه در علوم قرآني پديد آمده است که مهمترين آنها عبارتند از: 9 ) مناهل العرفان في علوم القرآن، اثر محمد عبدالعظيم زرقاني در 2 مجلد. 10 ) مباحث في علوم القرآن، اثر صبحي صالح که بارها تجديد طبع يافته و به صورت ناقص به فارسي ترجمه شده است. 11 ) المعجزة الکبري، اثر محمد ابوزهره ( ترجمه ي فارسي تحت عنوان: معجزه ي بزرگ، پژوهشي در علوم قرآني، به قلم ذبيحي ). به نظر مي رسد اغلب علوم قرآني در مقاله ي حاضر معرفي شده است و لزومي ندارد که تکرار شود. فقط بحث کوتاهي درباره ي نخستين علم، يعني « تاريخ قرآن » لازم مي نمايد. تاريخ قرآن عبارت است از علم و مباحث مربوط به توصيف و تحليل سرگذشت نزول و کتابت و جمع و تدوين وحي قرآني، و سير هزار وچهارصد ساله ي کتابت. تا طبع آن در اعصار جديد، و استطراداً بعضي از علوم قرآني ديگر چون ناسخ و منسوخ و مکي و مدني را هم دربرمي گيرد. اين اصطلاح در عصر جديد وضع شده است ولي مباحث و مصاديق آن طبعاً کهن است، چنان که في المثل کتب حديث فريقين، نخستين و مطمئن ترين منبع درباره ي چگونگي وحي و کتابت و جمع و تدوين قرآن است. در قرون جديد، در جهان اسلام و جهان اسلام شناسي، کتاب هاي مفرد مهمي در زمينه ي تاريخ قرآن و غالباً با همين نام تأليف و منتشر شده است از جمله ي: تاريخ قرآن، اثر نولدکه، و مقدمه بر ترجمه ي قرآن، اثر ريجارد بل، ويراسته ي مونتمگري وات، و تاريخ القرآن اثر عبدالصبور شاهين، تاريخ قرآن اثر ابوعبدالله زنجاني، تاريخ قرآن اثر محمود راميار ( م 1363 ش )، پژوهشي در تاريخ قرآن اثر دکتر محمدباقر حجتي، تاريخ جمع قرآن کريم اثر سيد محمدرضا جلالي ناييني ( براي تفصيل ـــــ مقاله ي « تاريخ قرآن » در همين کتاب ).
در پايان اين مبحث، گفتني است که شيعيان به اندازه ي اهل سنت کتاب هاي کلي و جامع در زمينه ي علوم قرآني تدوين نکرده اند. بعضي برآنند که اصولاً شيعيان به اندازه ي اهل سنت، اهتمام به قرآن پژوهي نکرده اند. اين حکم تا آنجا که مصداق و مستند دارد درست است، چنان که في المثل در حوزه ي تشيع، کتابي همانند برهان زرکشي يا اتقان سيوطي تدوين نشده است. اما از آنجا که قرآن به تساوي و به يک اندازه براي اهل سنت و اهل تشيع اهميت داشته و دارد، لذا شيعه نيز تقريباً بدون گرفتاري عقيدتي يا کلامي، به آثار قرآن پژوهي از جمله تفاسير اهل سنت مراجعه و از آنها استفاده مي کرده و از تدوين کتبي همانند آنها بي نياز مي شده است. به عبارت ديگر شيعه به قرآن پژوهي چندان ارج مي نهاده است که بي محابا از آثار رقيب عقيدتي خود استفاده مي کرده است، و اين جاي تصويب و تحسين دارد، نه سرزنش يا تخطئه. براي آنکه ملاحظه شود که علوم قرآني و قرآن پژوهي در ميان شيعه مهجور نبوده است به مقاله ي بسيار مفصل « تفسير و تفاسير شيعه » و نيز مقاله هاي تجويد در دايرة المعارف تشيع مراجعه شود. همچنين ناگفته نماند که يکي از جامع ترين منابع قرآن پژوهي و علوم قرآني شيعه ي اماميه در کتاب بحارالانوار ( مجلدات 92 و 93 ) مجلسي است که طبعاً از کتب متقدمين شيعه برگرفته شده است.

27 ) چاپ قرآن:

مصاحف امام، يا مصحفهاي عثماني پنج - ششگانه، که پيش از سال 30 هجري به مراکز آن روز جهان اسلام فرستاده شد، مورد استفاده و احترام بسيار قرار گرفت، و در عصر حجاج ( م 95 ق ) اصلاحاتي در رسم الخط آن وارد شد و تا قرن سوم دستخوش اصلاحاتي از جمله نقطه گذاري حروف و اعرابگذاري شد. اما بر خود اين پنج -شش نسخه، تاريخي طولاني و تاريک گذشته است. سه جهانگرد نامدار جهان اسلام، يعني ابن جبير ( م 614 ق )، ياقوت ( م 626 ق ) و ابن بطوطه ( م 779 ق )، هر سه در عصر خويش از مصحف عثماني محفوظ در جامع کبير دمشق - که مورد احترام فوق العاده ي مردم بوده است - ديدن کرده اند. اما بدبختانه اين نسخه در آتش سوزي 1310 ق از ميان رفته است. ساير مصحف هاي عثماني هم سرنوشت نامعلومي يافته اند و با آنکه حتي نمونه هايي از بعضي از آنها به طبع رسيده است ( از جمله در پطروگراد / لنينگراد، در سال 1904 م، در 50 نسخه ) اما امروزه، نشانه و اثر روشني از آنها در دست نيست و حتي تاريخ روشني از سير و سرنوشت آنها در کتب تاريخ قرآن نيامده است. « اما فقدان نسخه هاي اصلي زمان عثماني زياني در بر ندارد زيرا نسخه هاي قرآن از همان روزهاي اول هزاران هزار نوشته شده و سينه به سينه و دست به دست گشته است تا امروز به ما رسيده است » ( تاريخ قرآن، راميار، 470 ). مهمترين مجموعه ها يا گنجينه هاي نسخ خطي اعم از تذهيب شده يا خوشنوشته يا ساده ي قرآن مجيد عبارتند از: 1 ) موزه ي قرآن وابسته به آستان قدس رضوي، که تعداد نسخه هاي قرآني آن تا سال 1346 ش، چهارهزار و پانصد نسخه بوده است، و امروزه به ده هزار نسخه مي رسد. « قديمترين قرآن وقفي موجود در اين گنجينه، تاريخ سال 393 ق رادارد. و قرآن بعدي مورخ 421 ق است » ( راهنماي گنجينه ي قرآن، تأليف احمد گلچين معاني، مقدمه ). 2 ) مجموعه يا گنجينه ي ديگر، متعلق به کتابخانه سلطنتي سابق ايران است که فهرست قرآن هاي خطي آن را خانم بدري آتاباي نوشته و منتشر کرده است. 3 ) موزه توپ قاپي سراي در ترکيه. 4 ) دارالکتب المصريه در قاهره. 5 ) در اروپا، مجموعه ي شخصي چستربيتي نفيس ترين کلکسيون نسخه هاي خطي قرآن در جهان به شمار مي آيد. کهن ترين قرآن کامل در اين مجموعه قرآني است به قلم ابن بواب ( ـــــ دايرة المعارف تشيع ) و با تاريخ 391 ق گفتني است که اين مجموعه، چند معرفي و فهرست نگاري دارد که فني ترين آن به قلم آرتور جان آربري اسلام شناس نامدار ( و نيز مترجم قرآن به انگليسي ) است. اسلام شناس ديگري به نام مارتين لينگز نيز چند آلبوم مشروح از مجموعه هاي مهم قرآن هاي خطي را، از جمله آنچه در کتابخانه موزه بريتانيا محفوظ است، منتشر کرده است.
تاريخ چاپ قرآن به آغاز رواج چاپ در اروپا و جهان باز مي گردد. متن عربي قرآن، نخستين بار به وسيله پاگانيني در ونيز در فاصله ي سال هاي 1503 تا 1523 م به چاپ رسيد ( دايرة المعارف فارسي ) ( صبحي صالح، اين تاريخ را حدود 1530 م ياد مي کند ) و کليه ي نسخه هاي آن به دستور پاپ جمع آوري و نابود شد. سپس ابراهام هينکلمان آن را در سال 1694 در هامبورگ به چاپ رساند. يکي از مهم ترين چاپ هاي قديم و صحيح قرآن در اروپا چاپ فلوگل است ( 1834 م، لايپزيک ). پس از چاپ ايتاليا و آلمان که به آن اشاره شد، اولين باري که متن قرآن براي مسلمانان چاپ شد، در روسيه در سال 1787 م در سن پطرزبورگ بود. درباره ي اولين طبع قرآن در ايران، منابع اختلاف دارند. بعضي اولين چاپ قرآن را در تبريز به سال 1242 ق ياد مي کنند ( تاريخ جمع قرآن کريم، جلالي ناييني، 406 ق )، بعضي 1244 ق ( دايرة المعارف فارسي )، و بعضي 1246 ق ( « قرآن هاي چاپي »، نوشته ي کاظم مدير شانه چي، مشکوة، شماره ي 2، ص 135 ) ( براي تفصيل بيشتر درباره ي ساير طبع هاي قرآن مجيد، و طبع آن در ساير کشورهاي جهان اسلام به منابع نامبرده مراجعه شود ).
نقطه ي عطف مهم در طبع منقح و علمي قرآن مجيد، طبع قاهره است. صبحي صالح مي نويسد: « در قاهره، در سال 1342 ق / 1923م، چاپ زيبا و دقيقي از قرآن کريم، تحت اشراف مشيخه ي الازهر، به اهتمام هيأتي که ملک فؤاد اول تعيين کرده بود، منتشر گرديد. اين مصحف بر وفق روايت حفص از قرائت عاصم تدوين شده بود و عالم اسلامي، استقبال شاياني از آن کرد » ( مباحث في علوم القرآن، ص 100 ). مصحف قاهره، مبناي کتابت خوشنويس نامدار سوري، عثمان طه، قرار گرفته و مصحف خوشنوشته ي او در قطع هاي مختلف به تيراژ وسيع در سوريه انتشار يافته، و سپس در حدود ده سال پيش ( سال هاي اوليه ي آغاز قرن پانزدهم هجري ) مجمع ملک فهد، خاص طبع مصحف در مدينه، با تعيين گروهي از خبرگان قرآن شناس و تحقيقات علمي و فني بسيار، همان مصحف کتابت عثمان طه را که در واقع مصحف قاهره است، با بهترين امکانات فني و چاپي امروز، به زيباترين وجهي به طبع رسانده است و سالانه بيش از 2 ميليون نسخه از آن را تجديد طبع کرده به حجاج و نهادهاي ديني سراسر جهان اهدا مي کند. به اين ترتيب اين مصحف که بر مبناي رسم الخط عثماني کهن کتابت شده است، و خوشبختانه قرائت آن ( حفص از عاصم ) مورد قبول و استناد شيعه ي اماميه هم هست، در جهان اسلام و سراسر جهان قبول عام و خاص يافته است و مي توان آن را مصحف رسمي جهان اسلام تلقي کرد. و اين امر در ائتلاف بين فريقين اثري بسزا دارد. ( براي تفصيل در اين باره ـــــ « قرآن کريم به کتابت عثمان طه » نوشته ي بهاءالدين خرمشاهي در سير بي سلوک، و کتاب حاضر؛ نيز ـــــ خاتمة الطبع همين مصحف که اسناد علمي قرائت و کتابت و علائم سجاوندي آن را شرح داده است ).

28 ) منابع قرآن پژوهي:

در سراسر اين مقاله، در هر بحث و بخش فرعي، به امهات منابع و متون آن زمينه اشاره کرده ايم. در اينجا به بعضي از منابع و مراجع کلي قرآن پژوهي اشاره مي شود

الف ) فرهنگ هاي قرآن:

چنان که اشاره شد اغلب لغت نامه هاي عربي، از لسان العرب و پيش از آن گرفته تا المعجم الوسيط و پس از آن، همه داراي شواهدي از مفردات و ترکيبات قرآن هستند. علاوه بر اين منابع عمومي، فرهنگ هاي خاص واژگان قرآن مجيد هم از همان صدر اول، تدوين شده است. قديمترين واژه نامه قرآن، مسائل نافع بن ازرق ( يعني سؤالات لغوي نافع از ابن عباس ) است که تماماً در اتقان سيوطي آمده است. ( متن اصلي، 67/2-105 ). روايت ديگري از اين لغات همان است که تحت عنوان معجم غريب القرآن، مستخرج از صحيح بخاري، به طبع رسيده است، و کمابيش همان واژگان را از طريق ابن ابي طلحه از ابن عباس روايت مي کند. واژه نامه هاي قديمي ديگر قرآن عبارتند از: مجاز القرآن، ابوعبيده معمر بن مثني ( م 210ق ) ( که در واقع کمي فراتر از واژه نامه است و ترکيبات و عبارات دشوار و « مجازي » را هم شرح مي دهد ). تأويل مشکل القرآن، و تفسير غريب القرآن، هر دو اثر ابن قتيبه ( م 276 ق ). سپس به مفردات راغب اصفهاني ( م 401 ق ) مي رسيم که نام کامل يا امروزين آن، معجم مفردات الفاظ القرآن است و بارها به طبع رسيده است و اخيراً به فارسي هم ترجمه شده است. ديگر از فرهنگ هاي قرآن مي توان از اين آثار نام برد: قاموس القرآن، دامغاني، داراي ترجمه ي فارسي، وجوه قرآن، اثر تفليسي که مانند لسان التنزيل ( مجهول المؤلف ) و ترجمان القرآن ميرسيد شريف جرجاني عربي - فارسي است. از مؤلفات شيعه، مجمع البحرين، اثر طريحي که فرهنگ لغت قرآن و حديث است، نيز تفسير غريب القرآن از همو معتبر است. در عصر جديد، در واژه نامه ي قرآن از مؤلفان شيعه شايان ذکر است: قاموس القرآن ( 7 جزء در 3 مجلد ) اثر سيد علي اکبر قرشي، و التحقيق في کلمات القرآن الکريم، اثر حسن مصطفوي که تاکنون ( 1372 ش ) 11 جلد از آن انتشار يافته است و احتمالاً به 14 يا 15 مجلد بالغ خواهد شد.

ب ) دايرة المعارف هاي قرآن:

در اين زمينه تاکنون دو اثر تدوين و طبع شده است: 1 ) الموسوعة القرآنية، جمع و تصنيف ابراهيم الابياري ( 11 مجلد، 1405 ق ). 2 ) دايرة الفرايد، در فرهنگ قرآن، تأليف دکتر سيد محمدباقر محقق که تاکنون 5مجلد از آن انتشار يافته است. نيز: دانشنامه ي قرآن و قرآن پژوهي، به کوشش بهاءالدين خرمشاهي، تهران، انتشارات دوستان، 2 جلد.

ج ) فهارس قرآن:

فهرست هاي قرآني دو گونه اند: يا لفظي اند، يا موضوعي. فهرست لفظي يعني فهرست کلمات قرآني را کشاف الآيات ( در عرف فارسي: کشف الآيات ) نيز گفته اند، که تدوين آنها تاريخي سه چهار قرنه دارد. کشف الآيات که به آن آيه ياب هم مي گويند با کشف الکلمات که به آن واژه نما= کنکور دانس ) هم مي گويند از نظر فني فرق دارد. زيرا اولي که مي خواهد آيه را ( با ذکر بخشي ازآن ) بازيابي کند، فقط کلمات کليدي را فهرست مي کند و حروف و کلمات غيرکليدي ( مانند الذي يا الذين ) را رها مي کند، ولي دومي مي خواهد از همه ي الفاظ قرآني، حتي حروف ( حتي واو ) فهرستي کامل به دست دهد. ولي خواه ناخواه اشتراک و شباهت ساختاري بين آنها هست. يکي از مهم ترين و معروف ترين کشف الکلمات قرآن مجيد، نجوم الفرقان في اطراف القرآن، اثر گوستاو فلوگل ( 1802-1870 م ) مستشرق و قرآن پژوه آلماني است که آن را همراه با قرآن مصحح خود انتشار داده است. در عصر جديد، شادروان محمود راميار ( م 1263 ش ) قرآن پژوه نامدار و نويسنده ي بهترين تاريخ قرآن به زبان فارسي، فهرست الفاظ يا فهرست کلمات که همانند يک کشف الآيات الفبايي است، تدوين کرده است. ترتيب الفبايي اين اثر، طبق ظاهر کلمات است، نه ماده ي اصلي، لذا براي ايرانيان آسان ياب تراست، و همراه با قرآن کتابت مصطفي نظيف ( قدرغه لي ) در سال 1345 ش به طبع رسيده است ( تحت عنوان قرآن مبين و فهارس القرآن ). مشهورترين و متداول ترين کشف الآيات، المعجم المفهرس لالفاظ القرآن الکريم، تدوين محمد فؤاد عبدالباقي ( م 1388ق ) است که کلمات کليدي قرآن را طبق ماده ي آنها، به ترتيب الفبايي، همراه بخشي از آيه، با ذکر مکي ( = ک ) و مدني ( = م ) آنها و شماره و نام سوره، و شماره آيه، ياد کرده است؛ و کتابي است کم حجم و پرفايده. گفتني است که رقم آيات اين اثر با قرآن طبع ملک فؤاد ( = مصحف قاهره ) و از آنجا با مصحف المدينه - که در بخش « چاپ قرآن » تفصيلاً معرفي اش کرديم - همخوان است. آخرين دستاورد علمي در اين زمينه، فرهنگ آماري کلمات قرآن کريم / المعجم الاحصائي لالفاظ القرآن الکريم، اثر قرآن پژوه شيعي معاصر دکتر محمود روحاني است در 3 مجلد که به ترتيب الفبايي حروف ظاهر ( و نه ماده ي کلمات ) تدوين شده است ( براي آگاهي از پيشينه ي تدوين « کشف الآيات و کشف الکلمات » هاي قرآن مجيد و ملاحظه ي نمونه يا تصويري از آنها، ـــــ مجلد اول همين اثر ).
بعضي فهرست هاي موضوعي قرآن کريم، فهرس المطالب، يا کشف المطالب يا تفصيل الآيات نام دارد. معروفترين و کم فايده ترين اثر در اين زمينه، تفصيل الآيات، اثر ژول لابوم ( م 1876 م ) مستشرق فرانسوي است که کل قرآن را به 18 باب و جمعاً 350 موضوع تقسيم کرده است. کشف المطالب اعتماد السلطنه فهرست موضوعي گسترش يافته تري است بر مبناي همين اثر ژول لابوم. فهرس المطالب مرحوم راميار، که همراه با فهرست کلمات يا فهرس الالفاظ پيشگفته است، روايت گسترش يافته تر همان است. جامع ترين و روشمندترين فهرست موضوعي قرآن که با استفاده از شيوه هاي نوين فهرست سازي تحليلي تدوين شده، فرهنگ موضوعي قرآن مجيد / الفهرس الموضوعي للقرآن الکريم، تدوين کامران فاني و بهاءالدين خرمشاهي است ( طبع دوم، الهدي، 1369 ش ) ( براي اطلاع از کم و کيف ساير فهرست هاي موضوعي قرآن، ـــــ مقدمه همين اثر ).

د ) فهرست آثار قرآن پژوهي و کتاب شناسي هاي قرآن:

مرجع مهم ديگري که جزو مفيدترين و ضروري ترين ابزار تحقيق است، کتاب شناسي ها و فهرست هايي است که « آثار قرآن پژوهي » را ثبت کرده است. در فهرست ابن نديم يا کشف الظنون حاجي خليفه، يا الذريعه ي آقابزرگ تهراني صدها اثر قرآني و قرآن پژوهي، به نحو پراکنده، و ذيل عنوان يا موضوع آنها، معرفي شده است. چنانکه در الذريعة، ذيل کلمه ي « تفسير » بيش از 340 تفسير شيعه معرفي شده است. ولي کتاب شناسي قرآن به شيوه اثري مفرد و مستقل که فقط در بردارنده ي آثار قرآني است، در عصر جديد پديد آمده است. و پيش از ظهور کتاب شناسي ها، در بعضي از فهرست هاي کتابخانه ها و کتاب شناسي هاي عام، بسياري از آثار قرآن پژوهي ثبت شده است. مهمترين و پرمحتواترين اينگونه فهرست ها عبارتند از: 1 ) تاريخ التراث العربي، اثر فؤاد سرگين، ج1. 2 ) فهرست نسخه هاي خطي فارسي، نگارش احمد منزوي ( تهران، 1348 ش )، 1/1-131 که 1.151 نسخه ي خطي در زمينه ي قرآن پژوهي را معرفي کرده است. 3 ) فهرس مخطوطات دارالکتب الظاهرية، وضع و تدوين صلاح محمد الخيمي ( دمشق، 1404-1405 ق ). 3 جزء از اين فهرست مفصل چندجلدي که به عربي نگاشته شده و مخطوطات کتابخانه ي ظاهريه ي دمشق را معرفي مي کند؛ درباره ي علوم قرآني و آثار قرآن پژوهي است. 4 ) ادبيات فارسي، بر مبناي تأليف استواري، ترجمه يو.ا. برگل، ترجمه ي يحيي بن آرين پور ( و ديگران )، تحرير احمد منزوي ( تهران، 1362 ش ) ( گفتني است که در اينجا، مراد از « ادبيات » فن يا هنر ادبيات نيست، بلکه « منابع و متون » است. ) 5 ) فهرست موضوعي نسخه هاي خطي عربي کتابخانه هاي جمهوري اسلامي ايران، علوم قرآني، بخش اول قرائت و تجويد، نگارش دکتر سيد محمدباقر حجتي ( تهران، 1370 ش ).
اما « کتاب شناسي هاي قرآن » چند فقره در عصر جديد تدوين شده که مهمترين آنها، عبارت است از: 1 ) مصنفات القرآن الکريم، تدوين علي شواخ اسحاق ( 4 ج، الرياض، 1403 ق ). ( براي نقد و معرفي آن ـــــ مقاله ي بهاءالدين خرمشاهي در مجله ي تحقيقات اسلامي، سال چهارم، شماره 1 و 2، 1368 ش؛ همچنين کتاب حاضر ). 2 ) المعجم الدراسات القرآنيه، که احتمالاً 20 هزار مدخل را اعم از چاپي و خطي و کتاب و مقاله به هر زباني در بر مي گيرد، اثر عبدالجبار رفاعي که دو مجلد آن در سال 1372 ش از سوي « مرکز فرهنگ و معارف قرآن » انتشار يافته است و انتشار باقي مجلدات ادامه دارد. 3 ) معجم الدراسات القرآنية عند الشيعة الامامية، اثر عامر الحدو. 4 ) يک کتاب شاسي قرآن به زبان اردو هم منتشر شده است. براي تحقيقات مستشرقان و قرآن پژوهان اروپايي نگاه کنيد به مقدمه بر قرآن، اثر ريچارد بل ( مترجم قرآن به انگليسي )، بازنگريسته و پيراسته مونتگمري وات.
براي حسن ختام بايد از محصولات علمي قرآن پژوهي در عصر حاضر که در شهر مقدس قم انجام مي گيرد يادي کرد. مرکز فرهنگ و معارف قرآن در قم، فقط آثار قرآن پژوهي انتشار مي دهد ( مانند مفتاح التفاسير و تفسير راهنما ) و مهمترين فرآورد عملي اش، برنامه کامپيوتري فرهنگ موضوعي قرآن به نام « تبيان » است که در معرض فروش است. « دارالقرآن الکريم » زير نظر آيت الله العظمي گلپايگاني نيز کنفرانس هاي سالانه تحقيقات قرآني برگزار مي کند و در تدارک يک دايرة المعارف موضوعي قرآني است و يکي از بهترين فرآورده هاي قرآن پژوهي اش، انتشار نشريه يا فصلنامه ي خاص تحقيقات قرآني به زبان عربي است به نام رسالة القرآن ( شماره ي اول محرم 1411 ق، شماره ي دهم ربيع الثاني 1413 ق ) و نشر آن منظماً ادامه دارد. نيز نشريه اي خاص تحقيقات قرآني يا قرآن پژوهي، تحت عنوان بينات از آغاز سال 1373 به صورت فصلنامه، از سوي مؤسسه معارف اسلامي امام رضا (عليه السّلام) در قم انتشار مي يابد.
منابع تحقيق:
در متن مقاله ياد شده است. نيز مقاله ي « قرآن » در دايرة المعارف اسلام ( به انگليسي، طبع اول و دوم )، در دايرة المعارف دين ( به انگليسي، ويراسته م. الياده )، و در دايرة المعارف فارسي.
منبع مقاله :
خرمشاهي، بهاء الدين؛ (1389 )، قرآن پژوهي (1)، تهران: شرکت انتشارات علمي و فرهنگي، چاپ چهارم.